داستان کوتاه اعتصاب

بحث و گفتمان پیرامون مباحث معرفی کتاب ، داستان کوتاه ، شعر ، تاریخ ادبیات و ...

مدیران انجمن: tara، zandi، tina72، fatemeh

ارسال پست
آواتار کاربر
sahar.1986
پست: 163
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳, ۸:۵۰ ق.ظ

داستان کوتاه اعتصاب

پست توسط sahar.1986 »

زن ایرانی ، فرانسوی و انگلیسی با هم قرار میزارن که اعتصاب کنن و دیگه تو خونه کار نکنن ، و بعد از یک هفته نتیجه کارو بهم بگن.

پس از پایان هفته ، زن ایرانیه گفت:

به شوهرم گفتم که من دیگه خسته شدم بنا براین نه نظافت منزل ، نه آشپزی ، نه اطو و خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدم . خودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدم.

روز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطور .

روز سوم اوضاع عوض شد ، شوهرم صبحانه را درست کرده بود و آورد تو رختخواب. من هم هنوز خواب بودم ، وقتی بیدار شدم رفته بود .

زن انگلیسی گفت:

من هم مثل زن ایرانی همونا را گفتم و رفتم کنار.

روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم

لیست خریدو کاملا تهیه کرده بود ، خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید و رفت.

زن فرانسوی گفت :

من هم عین شما همونا رو به شوهرم گفتم

روز اول چیزی ندیدم

روز دوم چیزی ندیدم

روز سوم چیزی ندیدم

شکر خدا روز چهارم یه کمی تونستم با چشم چپم ببینم



http://paad.ir
http://paad.ir/forum
کلید واژه : شرکت فنی مهندسی پاد ، شرکت پاد ، فنی مهندسی پاد ، پاد
دسـت بـه صـورتـم نــزن ! مـی تــرسـم بـیفـتد . . . نـقاب خـندانـی کــه بـر چهــره دارم! و بــعد . . . ســیل اشـک هــایـم تــو را بـا خــود بـبرد . . . و بــاز مـن بــمانـم و تنهایی...
آواتار کاربر
sahar.1986
پست: 163
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳, ۸:۵۰ ق.ظ

Re: داستان کوتاه اعتصاب

پست توسط sahar.1986 »

با اندکی تغییر :lol:

http://paad.ir
http://paad.ir/forum
کلید واژه : شرکت فنی مهندسی پاد ، شرکت پاد ، فنی مهندسی پاد ، پاد
دسـت بـه صـورتـم نــزن ! مـی تــرسـم بـیفـتد . . . نـقاب خـندانـی کــه بـر چهــره دارم! و بــعد . . . ســیل اشـک هــایـم تــو را بـا خــود بـبرد . . . و بــاز مـن بــمانـم و تنهایی...
ارسال پست

بازگشت به “فرهنگ و ادبیات”